حسّ نوکریم اینه، خادم ابالفضلم خادمی به جای خود، آدم ابالفضلم مثل روز روشن، من خوبیاشو می‌بین هر گره که وامیشه، ردّ‌پاشو می‌بینم خواستنش عجینه با پوست و استخون من واسه شکر این نعمت، قاصره زبون من لشکر شهیدامون، امّت ابالفضلن هرکدوم، مقامات دولت ابالفضلن همه‌جا کربلا، همه‌جا نینوا من ابالفضلی‌ام به امید خدا مومنم به آغوشت، من به عشق تو اینجام هرکی حاجتی داره، من فقط تو رو می‌خوام دل محل به هیچ عشقی غیر تو نمی‌ذاره خوش‌به‌حال تنهایی که فقط تو رو داره خاک پای زوّارت، سرمه‌ی چشم آقا پامو از در خونت پس‌نمی‌کشم آقا به همین پرچما، به عزای حسین من ابالفضلی‌ام به خدای حسین قدّ کلّ این عالم، سرسپرده داری تو بین ارمنی‌ها هم کشته‌مرده داری تو دست تو به این اقلیم، راه شرّو سد کرده مرز امپراطوریت، کهکشونو رد کرده با تو عالمی دارم ای جهان من عبّاس شأن قلب من بالاس؛ قهرمان من عبّاس توی این راهمو، به خدا می‌رسم من ابالفضلی‌ام به ابالفضل قسم